گويند روزي پادشاهي اين سوال برايش پيش مي آيد و مي خواهد بداند که نجس ترين چيزها در دنياي خاکي چيست؟
براي همين کار، وزيرش را مامور مي کند که برود و اين نجس ترين نجس ترينها را پيدا کند و در صورتي که آنرا پيدا کند و يا هر کسي که بداند، تمام تخت و تاجش را به او بدهد.
وزير هم عازم سفر مي شود و پس از يکسال جستجو و پرس و جو از افراد مختلف به اين نتيجه رسيد که با توجه به حرفها و صحبتهاي مردم بايد پاسخ همين مدفوع آدميزاد اشرف باشد و عازم ديار خود مي شود.
در نزديکي هاي شهر چوپاني را مي بيند و به خود مي گويد بگذار از او هم سوال کنم شايد جواب تازه اي داشت بعد از صحبت با چوپان او به وزير مي گويد من جواب را مي دانم اما يک شرط دارد و وزير نشنيده شرط را مي پذيرد.
چوپان هم مي گويد تو بايد مدفوع خودت را بخوري ... وزير آنچنان عصباني مي شود که مي خواهد چوپان را بکشد ولي چوپان به او مي گويد تو مي تواني من را بکشي اما مطمئن باش پاسخي که پيدا کرده اي غلط است، تو اينکار را بکن اگر جواب قانع کننده اي نشنيدي من را بکش.
خلاصه وزير به خاطر رسيدن به تاج و تخت هم که شده قبول مي کند و آن کار را انجام مي دهد سپس چوپان به او مي گويد کثيف ترين و نجس ترين چيزها طمع است که تو به خاطرش حاضر شدي آنچه را فکر مي کردي نجس ترين است بخوری.
تاریخچهی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار به مکتب رفت.
از بد ماجرا همان روز امتحان ماهیانهی کودکان فلک بخت مکتب بود.
لیک حسن چشمان چپش را بر روی ورقهی همزاد انداخت تا نکتی بس ارزشمند از ورقهی فوق الذکر، دشت کند. این بود که اولین تقلب تاریخ بشری زده شد ...
البته این تقلب با روشهای فوق العاده ابتدایی (البته در مقابل ترفندهای کنونی) صورت گرفت.
بدین ترتیب که حسن با کلی زور زدن تن را تکان داد و خود را به بالای ورقهی همزاد رسانید و خیلی راحت مطالب را دو در فرمود. زان پس تقلب دوران طلایی خود را آغاز کرد. بدین ترتیب که گسترش یافت و مصادیقی متفاوت پیدا کرد. از جمله تقلبهای رایج تقلبات سر امتحان، دو در کردن غذا از سلف، تقلب در اتو زدن، تقلب در شماره دادن، تقلب در مخ زنی، تقلب در بازی (که از آن به جر زنی تعبیر میشود) را میشود نام برد.
حال روش هایی از تقلب در امتحانات را به نظرتان میرسانیم:
روش های نوشتاری:
1 نوشتن روی کف پا، پس کله، پشت گوش و...
2نوشتن روی میز، پشت نیمکت، زیر نیمکت، پشت مانتوی دختر جلویی و...
3نوشتن روی دستمال دماغی، پاکت نامه و...
4 نوشتن و لوله کردن تقلب و جاسازی آن در سوراخهای مختلفی از جمله دماغ، دهن، فک پایین، دریچهی آئورت و ...
روش های با کلاسی:
1استفاده از ماشین حسابهای مهندسی
2 استفاده از آیینه، موچین، لوازم آرایش، فیلم، عکس
روش های جوادی:
1خر نمودن یک فقره بچه خرخون
2خم کردن سر به روی ورقهی طرف به صورت تابلو.
۳روش شیمیایی:بدین معنی که مراقب را با انواع و اقسام مواد شیمیایی از هستی ساقط کنید و بعد با خیال راحت دست به کار شويد
توجه:
اگر در این امر تبهر کافی ندارید اصلا سمت این کار نروید که عواقبی جز ضایع شدن، اخراج شدن و تابلو شدن ندارد.
بیست و ششمین روز از بهمن ماه امسال در تقویم برابر با چهاردهم فوریه، روزی است که به نام والنتاین نامیده شده. همان که در سال های گذشته با بیست و پنجم بهمن مقارن می شد ولی سال کبیسه امسال این تقارن را برهم زد.
والنتاین اولین موردی نبود که با رشد همه گیر و خارق العاده خود در مدت زمانی نه طولانی، به امری آشنا در جامعه ایرانی ما بدل گشت و قطعا آخرین نیز نخواهد بود.
این روزها بسیاری از مردم چه کودک و چه بزرگ، حتی اگر تلفظ صحیح والنتاین را ندانند ولی آشنایی حداقلی با آیین و رسوم این روز به خصوص دارند و گاهاً شمه ای از تاریخچه اش را شنیده اند. تاریخچه ای که عدم وضوح کامل آن در پس پرده افسانه هایی چند پنهان گشته است.
والنتاین که بود؟
امروزه کلیسای کاتولیک به این نتیجه رسیده است که حداقل سه قدیس با نام والنتاین وجود داشته اند که همگی به شهادت رسیده اند. از این رو چندین افسانه سعی در بازگویی خاستگاه این آئین دارند.
*** تاريخچه ولنتاين ***
در ادامه مطلب...
امامت تنها منجی عالم بشریت امام زمان (عج)
را به تمامی شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض می کنم.
روزی رییس یک شرکت بزرگ به دلیل یک مشکل اساسی در رابطه با یکی از کامپیوترهای اصلی مجبور شد با منزل یکی از کارمندانش تماس بگیرد.
بنابراین، شماره منزل او را گرفت.
کودکی به تلفن جواب داد و نجوا کنان گفت: «سلام»
رییس پرسید: «بابا خونس؟»
صدای کوچک نجواکنان گفت: «بله»
ـ می تونم با او صحبت کنم؟
کودکی خیلی آهسته گفت: «نه»
رییس که خیلی متعجب شده بود و می خواست هر چه سریع تر با یک بزرگسال صحبت کند، گفت: «مامانت اونجاس؟»
ـ بله
ـ می تونم با او صحبت کنم؟
دوباره صدای کوچک گفت: «نه»
رییس به امید این که شخص دیگری در آنجا باشد که او بتواند حداقل یک پیغام بگذارد پرسید: « آیا کس دیگری آنجا هست؟»
کودک زمزمه کنان پاسخ داد: «بله، یک پلیس»
رییس که گیج و حیران مانده بود که یک پلیس در منزل کارمندش چه می کند، پرسید: «آیا می تونم با پلیس صحبت کنم؟»
کودک خیلی آهسته پاسخ داد: «نه، او مشغول است؟»
ـ مشغول چه کاری است؟
کودک همان طور آهسته باز جواب داد: «مشغول صحبت با مامان و بابا و آتش نشان.»
رییس که نگران شده بود و حتی نگرانی اش با شنیدن صدای هلی کوپتری از آن طرف گوشی به دلشوره تبدیل شده بود پرسید: «این چه صدایی است؟»
صدای ظریف و آهسته کودک پاسخ گفت: «یک هلی کوپتر»
رییس بسیار آشفته و نگران پرسید: «آنجا چه خبر است؟»
کودک با همان صدای بسیار آهسته که حالا ترس آمیخته به احترامی در آن موج می زد پاسخ داد: «گروه جست و جو همین الان از هلی کوپتر پیاده شدند.»
رییس که زنگ خطر در گوشش به صدا درآمده بود، نگران و حتی کمی لرزان پرسید: «آنها دنبال چی می گردند؟»
کودک که همچنان با صدایی بسیار آهسته و نجواکنان صحبت می کرد با خنده ریزی پاسخ داد: «من»
- آیا میدانید اولین فردی كه در اروپا اقامت گرفت یك زن ایرانی بود و بعد مسأله اقامت خارجیها مطرح شد.
- آیا میدانید با هوشترین زن دنیا 5 فوقلیسانس دارد و ضریب هوشی او 200 است و دنبال كار است.
- آیا میدانید ایرانیان در انگلیس ثروتمندترین قشر جامعه هستند حتی ثروتمندتر از ملكه الیزابت.
- آیا میدانید كورش كبیر بر جهان حكومت میكرد و به نوعی قدرت جهان در دست ایران بود.
- آیا میدانید اگر 3 قاره آسیا و امریكا و آفریقا را به هم وصل كنیم ایران در مركز جهان است.
- آیا میدانید فرشتهها با سرعت نور حركت میكنند و زمان برآنها كند میشود
- آیا میدانید ایرانیان در آمریكا فرهیختهترین افراد جامعه امریكا هستند.
- آیا میدانید سال 2001 در فرانسه سال ایران نام داشت.
- آیا میدانید حدود 250 ایرانی در ناسا محقق داریم.
- آیا میدانید رئیس كامپیوتر ناسا یك ایرانی است.
دنباله در ادامه مطلب ......